دسته بندی : <-CategoryName->
رفتم که از دیوانه بازی دست بردارم
تا اَخم کردم مطمئن شد دوستش دارم
واکرد درهای قفس را گفت: مختاری!
ترجیح دادم دست روی دست بگذارم
بیزارم از وقتی که آزادم کند، ای وای!
روزی که خوشحالش نخواهد کرد آزارم
این پا و آن پا کرد گفتم دوستم دارد
اما نگو سر در نمی آورده از کارم!
از یال و کوپالم خجالت می کشم اما
بازیچه ی آهو شدن را دوست می دارم
با خود نشستم مو به مو یادآوری کردم
از خواب های روز در شب های بیدارم
من چای می خوردم به نوبت شعر می خواندند
تا صبح، عکس سایه و سعدی به دیوارم
"مهدی فرجی"
برچسبها:
نویسنده: مسعود نوذری |
شنبه 19 ارديبهشت 1394برچسب:بازیچه ی آهو شدن را دوست می دارم, از یال و کوپالم خجالت می کشم اما,مهدی فرجی,اشعار مهدی فرجی,غزل های مهدی فرجی,از یال و کوپالم مهدی فرجی,اشعار عاشقانه,شعر عاشقانه,غزل,شعر,غزل عاشقانه,شعر نو,غزل معاصر,شعر معاصر,شاعران معاصر,عزل تنهایی,شعر تنهایی,عکس عاشقانه,فتوگرافی شعر,فتوگرافی غزل,تصاویر عاشقانه,, - 17:6
دسته بندی : <-CategoryName->
پابند کفشهای سیاه سفر نشو
یا دست کم بخاط من دیرتر برو
دارم نگاه می کنم و حرص می خورم
امشب قشنگ تر شده ای - بیشتر نشو
کاری نکن که بشکنی ...اما شکسته ای
حالا شکستنی ترم از شاخه های مو
موضوع را عوض بکنیم از خودت بگو !
به به مبارک است :دل خوش ! لباس نو
دارند سور وسات عروسی می آورند
از کوچه های سرد به آغوش گرم تو
هی پا به پا نکن که بگویم سفر به خیر
مجبور نیستی که بمانی ... ولی نرو
"مهدی فرجی"
برچسبها: